کمتر کسی پیدا میشه که به نوعی با سهام و بورس در ارتباط باشه و وصفی ازش نشنیده باشه.

تو مجامعی که حاضر میشه همه مدیران با عزت فراوان بهش ادای احترام میکنند و سهامداران در اولین فرصت احاطه اش میکنند تا از ریز و درشت بورس و آینده ی هر سهمی سوال کنند...

علیرضا احمدی معروف به ریش قرمز بورس این روزا طور دیگه ای خبر ساز بوده، چرا که از طرف  بورس ممنوع المعامله شده و با اعلام رسمی این خبر تو اکثر رسانه ها و بویژه تلویزیون که کمتر چنین اخباری رو با اسم پخش میکرد شایعات و حرف و حدیث های زیادی هم براش درست کردند : ((ظاهرا بازداشتش کردن... نه میگن از کشور خارج شده و متواریه... )) و حرفهای دیگه از این نوع...

اما جالبه بدونید علیرضا احمدی ۳۲ ساله به غیر از اونچه که همه راجع بهش میدونند یک تجربه دیگر هم داشته:

شش ماه تجربه زندان در سال 82 در سلول انفرادی اوین بدلایل سیاسی و اقتصادی در زمانیکه معاون سردبیر روزنامه آسیا و مفسر اقتصادی و بورسی رادیو BBC در تهران بود.

این هم عین مصاحبه و دفاعیه ایشون که پایانی بر این شایعات بود و در سایت بورس نیوز درج شده بود:

 ریش قرمز:من کابوس سهامداران عمده هستم

علیرضا احمدی را کسانیکه از سال 1374 در مجامع عمومی شرکت های پذیرفته شده در بورس حاضر می شوند به خوبی می شناسند.

بسیاری معتقدند که علیرضا احمدی از نقاط ضعف مدیران و سهامداران عمده نردبانی برای رشد خود می ساخت و اکنون تبدیل به یکی از بزرگترین سهامداران خود در بورس تهران شده است . بسیاری از مدیران از حضور وی در مجامع آزرده می شوند ولی کسی قادر به مهار وی در مجامع عمومی نیست .

احمدی طی 11 سال گذشته به قانون تجارت مسلط شده ، مقررات بورس را بخوبی می شناسد ، تحریک پذیری و نگرانی های سهامداران کوچک را شناخته و بخوبی میداند که از آن چگونه بهره برداری کند . سماجت ، اعتماد به نفس و نترسیدن از هر گونه آبروریزی و جدال و مشاجره علیرضا احمدی را به کابوس سهامداران عمده تبدیل کرده است .

درگذشته به جزء رجائی سلماس هیچکدام از دبیر کل های بورس اوراق بهادار قادر به برخورد با وی نبوده اند .

ما به سراغ وی رفتیم تا ببینیم او در مورد خودش چه می گوید که با هم از نظر می گذرانیم:

افتخار من این است که اصالتاً لر هستم

من علی رضا احمدی ملقب به ریش قرمز بورس 32 سال دارم که از اوایل دهه 70? همزمان با تحصیل در دانشگاه در رشته مدیریت صنعتی کار روزنامه نگاری را با روزنامه جهان اقتصاد آغاز نموده و پس از آن به ابرارو تیم ایرج جمشیدی پیوستم و به همراه او به روزنامه آسیا رفتم و در طی این سالها ، خبر نگار ، دبیر سرویس بورس ، مشاور عالی سردبیر و معاون سردبیر بودم که مقالات زیادی به چاپ رساندم.

از سال 1378تا سال 1384 مفسر اقتصادی و بخش بورس صدای فارسی رادیو بی بی سی در تهران بودم و چون سالهادر سرویس بورس کارکردم، خرید و فروش سهام رااز اواسط دهه 70 آغاز کرده و خانواده خود را به سرمایه گذاری در بورس تشویق کردم . افتخار من این است که اصالتاً لر هستم و فامیل بزرگ با 7000 عضو متحد ، با تحصیلات عالیه و دانشگاهی ، که همگی دارای چهره های موجه و شاخص هستند و برای پیروزی انقلاب، زحمات بسیارکشیده اند .

یکی از خبرنگاران بورس به من لقب ریش قرمز داد

درسال 82 که مصاحبه ای با روزنامه پول داشتم ، خبرنگار سرویس بورس روزنامه پول بخاطررنگ قرمز ریشهایم این لقب را به من داد و من مخالفتی نکردم؛ چون در تمام دنیا رسم بر این است که آدمهای خبر ساز دارای القابی هستند که اگر توهین آمیز نباشد بلامانع است .

سرمایه اولیه ام را از کار خبرنگاری بدست آوردم

سرمایه اولیه ام را از کار خبرنگاری و کارهای تحقیقی بدست آوردم ولی لطفا عدد نپرسید . در حال حاضر من به تنهایی 300 میلیون تومان سهم* دارم و خانواده من در مجموع دارای 2 میلیارد تومان سهم می باشند . و هم اکنون تنها در بورس اوراق بهادار تهران فعالم.

*البته اعداد و ارقام مطمئنا اشتباه درج شده چرا که سال گذشته همین سایت سرمایه ایشون رو بالای ۱۰ میلیارد تومان ذکر کرده بود.

من موفق ترین سهامدار بورس هستم

من به دلیل شکستن جو استبدادی و مدیر سالاری مجامع، مدیران ناکارآمد و متخلف را به چالش کشیده و با مطالعه فرآوان دربورس و با انتقاد و پرسشگری دانش بسیاری در این زمینه کسب کرده و خود را موفق ترین سهامدار بورس می دانم .

تکنیک ویژه من روش احمدیسم است

تکنیک ویژه من برای خرید و فروش سهام در بورس استفاده از روش های تلفیقی و تافتی که ترکیبی از fandamental، technical ، chartist و روشهای خاص خودم که آنها را احمدیسم می نامم می باشد.

متخلف اطلاعاتی

متخلف اطلاعاتی ، شخصی است که دارای اطلاعات محرمانه است و این اطلاعات را به نفع خود استفاده می کند و? در حال حاضر کارشناسان و مدیران سازمان بورس ، حسابرسان قسم خورده ، مدیر و کارشناسان شرکتهای دولتی و ارگانها ، مدیران و کارمندان کارگزاریها و به طور کلی تمام اشخاصی که به دلیل شرایط کاریشان اطلاعات محرمانه دریافت می کنند دارای این اطلاعات می باشند که اگر از این اطلاعات برای منافع خود ونزدیکان خود استفاده کنند ، متخلف اطلاعاتی محسوب می شوند.

آنها متخلف اطلاعاتی هستند

کارمندان بورس که مجوز کارگزاری گرفته و چند ساله صاحب ثروتهای میلیاردی شدند و مدیران و کارمندان کارگزاریها ، حسابرسان خبره که با استفاده از رانت ثروتهای بی حدی به دست آورده اند متخلف اطلاعاتی محسوب می شوند.

سکوت سازمان در برابر متخلفین اطلاعاتی

سازمان بورس تا اردیبهشت سال 85، فاقد قانون برای مبارزه با متخلف اطلاعاتی بود و از اینکه قانون عطف به سبق نمی شود با خیلی از متخلفان هم نمی تواند برخورد کند اما خیلی از تخلفات بعد از اردبیبهشت 85 رخ داده است که سازمان سیاست سکوت و بی تفاوتی پیشه کرده است .

من اینسایدر نیستم

من در تمام عمرم نه مشاور و کارمند بورس بودم، نه کارگزار و به هیچ ارگان و نهاد دولتی وابسته نبودم همچنین در تمام عمرم از هیچ بانک دولتی یا خصوصی وامی نگرفته که بخواهم از منابع دولتی برای منافعم استفاده کنم . من تمام موفقیتم را مدیون تجربه خود هستم و با افتخار می گویم تمام موفقیتهایم را بدون هیچ رانتی بدست آورده ام .

اتهام من دستکاری در قیمتهااست

سازمان مدعی است که من در اردیبهشت و خرداد سال 85 با دستکاری قیمت سهام کابل ایران، آنرا از 185 تومان به 230 تومان رسانده و 10 تا 12 میلیون سود برده ام .

توطئه برای خارج کردن یک سهامدار منتقد از بورس

قیمت سهام را در ایران عملا نمی توان دستکاری کرد چون هرروز قیمت هر سهم حداکثربین -2درصد تا 2 درصد در نوسان است. در چنین بازاری چطور می توان قیمت را دستکاری کرد البته به قول دکتر علی جهانخانی، استاد بزرگ بورس که در مصاحبه با خبر گزاری فارس، بورس را به دلیل تعیین سقف و کف سهام مهمترین عامل دستکاری قیمتها معرفی کرد .

در ثانی نه من و نه هیچ فرد دیگری در ایران نمی تواند مستقلا به خرید و فروش سهم دست بزند . من به یک کارگزاری مراجعه کرده و فرم خرید و فروش پرکرده ام ، حال اگر از جانب کارمند کارگزاری که پشت سیستم می نشیند تخلفی سرزده محکوم اوست چون نه من و نه هیچ سهامدار دیگری قادر به دستکاری قیمتها نیست . این تنها توطئه برای خارج کردن یک سهامدار منتقد از بورس است .

من تفهیم اتهام نشده ام

من دقیقا خودم هم اتهام خود را نمی دانم ، اگر خرید فروش سهام جرم است پس 3 میلیون سهامدار ایرانی را باید ممنوع المعامله کرد و اگر سود کردن جرم است پس من باید اعلام کنم در یکسال اخیر به شدت روی سهامی مانند سرمایه گذاری نیرو ، صنعتی پیام ، سرامیکهای صنعتی اردکان ، نورد آلومنیوم و بسیاری سهام دیگر ضرر کردم. بورس لطف کند زیانهای من و مابقی سهامداران خرد را در یکسال اخیر جبران بنماید درثانی هیچ کس نمی تواند کس دیگری را به خرید و فروش سهام مجبور کند زمان خرید و فرو ش برای افراد، متفاوت است . در غیر این صورت سود ناشی از خرید و فروش سهام ( game ) معنی نداشت . بورس شمشیر دولبه است گاهی سود دارد گاهی زیان و من هم یک سهامدار کوتاه مدت و سفته باز نیستم و معمولا سهام را برای مدت یک یا دوسال خریداری می کنم چون اعتقاد دارم سهام در بلند مدت سود ده تر از کوتاه مدت است .

وقتی تبرئه شدم از بورس میروم

سازمان نه تنها با اقدامی غیر قانونی به حیثیت من لطمه زده، بلکه خانواده مرا برای خروج کامل از بورس تحت فشارگذاشته و به تهدید آنها پرداخته، من بعد از گرفتن حکم برائت از دادگاه، سرمایه خود و خانواده ام را به طور کامل از بورس خارج می کنم

بعد از خروج از بورس دوباره روزنامه نگار می شوم

بعد از خروج از بورس به فعالیت سابق خود که روزنامه نگاری و مقاله نویسی است برمی گردم و تمامی وقت خود را صرف اطلاع رسانی به مردم می کنم و کتابی به نام راهبرد شرکتها بر مبنای برنامه استراتژیک در دست نگارش دارم که سه تا چهار ماه دیگر وارد بازار خواهم کرد .

در اطلاعیه سازمان بورس که به کارگزاری ها ابلاغ شده از جانب مقام قضایی سخن گفته شده است .

من در هیچ دادگاهی محاکمه نشده ام

من در هیچ دادگاهی محاکمه نشده و پرونده ام در حال بررسی است و شاکی من سازمان بورس است . وقتی هیچ دادگاهی علیه من تشکیل نشده است چطور مقام محترم قضایی مراممنوع المعامله کرده است .

بورس مدارک جرمم را منتشر کند

من از سازمان بورس می خواهم با استدلال مکتوب و مدارک قانونی جرمم را اعلام نماید، چون من و فامیلم اگر هم سودی به دست آورده ایم ثمره تلاشمان بوده است .

با این سرمایه نمی توان قیمتها را دستکاری کرد

کل سرمایه من و خانواده ام کمتراز 30000/1 سرمایه بورس است با چنین سرمایه ای نمی توان به دستکاری قیمتها پرداخت . ضمنا بورس ایران 80 درصد دولتی است و سازمانهایی مثل تامین اجتماعی می توانند به دستکاری قیمتهای بپردازند .

نوبت به سهامداران دیگر هم می رسد

مدیران سازمان به دلیل ناکامی در اهداف خود،مشکلات پیش آمده و افت شاخص را که به دلیل اعمال قوانین سلیقه ای اتفاق افتاده فرافکنی کرده و به گردن دیگران می اندازند . مطمئنا من آخرین نفر نیستم و به سراغ سهامداران دیگر هم می روند .

هنوز هم عضوهیات مدیره هستم

درحال حاضر عضوهیات مدیره فروسیلیس ایران ،سولیران ،سرمایه گذاری ساختمان اصفهان و به همراه خواهرم لیلا احمدی در هیات مدیره نیروی زنگان ،برای سهامداران حقیقی فعالیت می کنم .

جوان ترین مدیرعامل در تاریخ بورس

من دربهمن سال 1384 با رای اکثریت سهامداران به عنوان جوان ترین مدیر عامل در تاریخ بورس انتخاب شدم و در 6 ماه مدیریتم موفقت های چشمگیری برای نیروی زنگان به ارمغان آوردم، اما به دلیل دوری راه ،اختلاف با اعضای هیات مدیره و فشارهای بورس استفا دادم .

با بستن نماد مدیران را تنبیه می کنند!

در سال قبل در بعضی از مقاطع بسته شدن نماد نیمی از شرکتها به دلیل تنبیه مدیرانی است که شفاف سازی نمی کنند . اما سازمان با این اقدام به جای مدیران متخلف ، سهامداران، خرد را تنبیه می کند .سهامی که قدرت نقد شوندگی نداشته باشد برای سهامدار خرد بی ارزش است و سهامداران ضرر و زیان بالایی را از این مورد برده اند. زندگی های بی شماری به این دلیل متلاشی شده و سهامداران زیادی ورشکست شده اند . دولت از یکطرف سهامداران را تشویق به خرید سهام می کنند و از سوی دیگر سازمان با بستن نمادها، سرمایه آنها را سوخت می کند .

هرگز از گذشته پشیمان نیستم

درست است که اگر من سهامدار ساکتی بودم و به انتقاد و افشا گری نمی پرداختم ،ممنوع المعامله نمی شدم و آزادانه به خرید فروش ادامه می دادم . اما هرگزاز گذشته پشیمان نیستم.

مشکل بورس ظعف مدیریتی است

خیلی ها می خواهند گناه افت شاخص را به گردن مسائل هسته ای و سیاستهای آقای احمدی نژاد بیندازند در حالی که مشکل بورس مشکل نرم افزاری و مدیریتی است . در حال حاضر در ساختار بورس ، مدیران توانمند ، حرفه ای و بورس شناس بسیار کم داریم .

مدیریت جدید ناکارآمد است

اخراج شرکتها از بورس هیچ تفاوتی برای سهامداران عمده ندارد و تنها سهامداران خرد را به خاک سیاه می نشاند. به طورکلی اقدامات مدیریت جدید بورس ضد خصوصی سازی ، غیر کارشناسانه ، ناکارآمد و سلیقه ایست.

خلا آموزشی در بورس

بورس ایران براساس یک کپی برداری کورکورانه از غرب در ایران افتتاح شد در صورتی که دانشش در ایران و جود نداشت .بورس مکانی است برای خرید و فروش سهم بر مبنای عرضه و تقاضا ، سازمان بورس نباید بگذارد شرکتها ناکارآمد و بی ارزش وارد بازار شود ، اما نمی تواند در مسائلی مانند قیمت سهام ، افزایش سرمایه شرکتها ، انتخاب مدیران و اعضای هیئت مدیره مداخله کند . بهتر است سازمان برای حمایت از سهامداران آنها را آموزش دهد .

تالارهای منطقه ای یا قارچ های سمی

متاسفانه سازمان قبل از نهادینه کردن فرهنگ بورس و آموزش مردم ، تالارهای منطقه ای را مانند قارچ و یکباره گسترش داد و با توجه به افت شاخص در یک سال اخیر، بسیاری از مردم به بورس بدبین شده و از بین بردن این تفکر سخت تر از آموزش آنان است . در حالیکه دنیا به سمت معاملات اینترنتی رفته است . بنابراین گسترش فیزیکی تالارها یک اقدام کارشناسانه نبود .

عدم حضورنماینده حقیقی در هیات مدیره عین بی عدالتی است

من واقعا شگفت زده شدم که سهامداران حقیقی با 27 درصد آرا نتوانستند نماینده ای از هیات مدیره بورس داشته باشند که از حقوقشان دفاع کند . این عین بی عدالتی و اجحاف و ظلم آشکار به حقوق سهامداران جزاست که بدنه اصلی بورس هستند این امر نشان دهنده روحیه انحصار طلبی در بورس است و می توان دریافت که بورس روحیه نقد پذیری ندارد و این روحیه بورس را به سمت دموکراسی زدایی پیش می برد.تیم جدید مدیریت سازمان میل به دولتی ماندن بورس دارند .

منبع خبر:روزنامه عصراقتصاد